دوستدار بهار
دوستدار بهار

برگزارى مراسمى به نام "چهارشنبه سورى" يا "چارشنبه سورى" نزد ايرانيان
از دير باز مورد توجه بوده و پس از ورود اسلام به ايران نه تنها سابقه خود
را از دست نداد بلکه برخى از آيين و مراسم آن نيز به نوعى با فرهنگ اسلامى
درآميخت .
ريشه اصلى اين مراسم را نمىتوان به صراحت به دوران خاصى از تاريخ ايران
باستان اطلاق کرد اما به نظر مىرسد که مراسم آتش بازى و برخى سنت هاى چهارشنبه
سورى در دوران کهن و به خصوص در زمان اديان مختلف به نوعى با آرا و عقايد
آن اديان درآميخت .
آرياييان تمايل داشتند در طول سال شبى را با آتش بازى و شادمانى سپرى
کنند به همين دليل به شيوه هاى مختلف مىکوشيدند تااز اديان و باورهاى رايج
زمان خود نيز "حکم تاييدى" براى بقاى اين مراسم اخذ کنند.
در دورانىاين مراسم با باورهاى ميترايى و اعتقاد عمومى به آتش به عنوان
رکنى از اساس خلقت جهان در آميخت و در دورانى ديگرنيز اعتقادات دين زرتشت
در احترام به آتش را دستمايه بقاى خود کرد.
با ورود اسلام به ايران سنت ديرين چهارشنبه سورى و بخصوص آيين آتش بازى
در اين شب، هر چند به صراحت مورد مخالفت علما و فقها قرار نگرفت اما تاييد
نيز نشد.
اسلام با ورود خود به ايران در مقابل آداب، سنن و فرهنگ رايج ايرانيان
سه شيوه را در پيش گرفت .
دين اسلام با برخى از آيين ها که توام با شرک و خرافه بود مبارزه و برخى
ديگر از مراسم و سنت هاى ايرانيان را با اندکى تغيير قبول و بسيارى از
آيين ها را نيز بدون دخل و تصرف امضا کرد.
مرحوم "على اکبر دهخدا" در لغت نامه جامع خود درباره اين روز اين گونه
آورده است : "آخرين چهارشنبه اسفند ماه هر سال شمسى است که ايرانيان در شب
آن چهارشنبه جشن "چارشنبه سورى " مىگيرند و آداب و رسوم خاصى را در آن شب
برگزار مىکنند."
"جشن چارشنبه سورى که از جشن هاى ملى و باستانى ايرانيان است و هنوز در
بسيارى ازشهرها و روستاهاى ايران شب اين روز را به طرزى خاص جشن مىگيرند."
دهخدا افزوده است : "اشتقاق ترکيب چهارشنبه سورى يعنى چهارشنبه عيش و
نوش که مىرساند اين شب براى جشن و سرور بنياد گذاشته شده است .
يک بخش آن عمومى و مشترک ميان تمام مردم ايران ; آيين اين شب دو قسم است
است که حتى بعضى از آن ها را در ملل ديگر نژاد آريا مىتوان يافت (مانند
مردم مناطق قفقاز که هم اکنون نيز به اين مراسم مىپردازند) و بخش ديگر
آن نيز مخصوص مناطق عمده ايران از جمله تهران است .
آتش افروزى و افروختن آتش هر چند قديمىترين بخش آيين چارشنبه سورى بوده
اما تنها يکى از مراسم اين شب در نزد ايرانيان بوده است .
مراسم ديگرى همچون نشستن بالاى توپ مرواريد (توپى قديمى در ميدان ارگ
تهران ) براى برآورده شدن آرزو، کوزه شکستن ، فالگوش ، گره گشايى، دفع چشم
زخم و بخت گشايى، کندر و خوشبو، قلياسودن ، آش بيمار، فال گرفتن با بولوئى
(کوزه دهان گشاد کوچکى که در قديم براى نگه داشتن ادويه جات به کار مىرفت )
و تيراندازى و آتش بازى از جمله مراسم ايرانيان در قديم بوده است .
به نظر مىرسد مراسم آتش بازى و تيراندازى يک رسم متداول نزد ايرانيان
بوده که در جشن ها و شادىها صورت مىگرفت .
از ميان اين مراسم ، سنت "کندر و خوشبو" به اين صورت بود که زنان بر دکان
عطارى مىرفتند و از او "کندر وشا براى کارگشا" مىخواستند و تا عطار مىرفت
اين رسم ويژگىهايى داشت از جمله !و آن را مىآورد آن ها فرار مىکردند
اينکه دکان عطارى حتما بايد رو به "قبله " مىبود و درخواست اسفند (اسپند)
و کندر به اين دليل بود که در شب چهارشنبه سورى آن را در آتشى که مىافروختند
به منظور دفع چشم زخم و حل مشکل خود مىريختند.
مرحوم دکتر "محمد مقدم " استاد زبان شناسى دانشگاه تهران اعتقاد داشت :
"خاستگاه چهارشنبه سورى مانند بسيارى از مشکلات تاريخى ايران باستان پوشيده
است اما اجمالا مىتوان خاستگاه آن را مربوط به ستاره شناسى دانست ."
وى مىگويد : "شب چهارشنبه سورى جشنى است که مانند بيشتر جشن هاى ايرانى به
ستاره شناسى (به اين دليل که ستاره شناسى مبدا همه حسابهاى علمى و تقويمى
است ) بستگى دارد.
در برخى از منابع تاريخى آمده است : در۱۷۲۵ سال پيش از ميلاد، زرتشت
بزرگترين حساب "گاه شمارى جهان " را نموده و "کبيسه اى" پديد آورده و تاريخ -
هاى کهن را درست و منظم کرده است وبراى همين ايرانيان جشنى را به بزرگداشت
آن برگزار مىکردند.
جشن چهارشنبه سورى، همانند چندين جشن ديگرازجمله جشن سده ، جشن آذرگان ،
جشن شهريوگان ازجمله آئين هاى بازمانده از آريائىها در ايران بوده که همه
آنها منسوخ شده و تنها جشن چهارشنبه سورى به شيوه هاى مختلف همه ساله درشب
آخرين چهارشنبه سال، بگونه اى معنى دار از سوى ايرانيان برپا مىگردد.
آتش همان طور که ذکر شد نزد ايرانيان باستان ، مقام بسيار والايى داشت .
براساس برخى از باورها، ايرانيان آتش را فرزند "اورمزد" مىدانستند و
اعتقاد داشتند که آتش مىتواند ناپاکىها و پليدىها را از ميان ببرد.
ايرانيان پيش از فرا رسيدن هر جشن ملى و مذهبى، به آتشکده ها مىرفتند و
به نيايش مىپرداختند.
در برخى منابع واژه ى "سورى" در زبان پهلوى از کلمه "سوريک "(SURIK) مشتق
شده و(IK) آخر آن نيز پسوند نسبت است .
واژه "سور" (SUR) به معنى سرخ است و درزبان فارسى "گل سورى" به معنى گل
سرخ ، از همين ريشه است .
چهارشنبه سورى را نيز از آن جهت "سورى" گفته اند که در آن ،آتش سرخ افروخته
مىشد و برپا داشتن آتش در اين روز به مفهوم گرم کردن جهان و زدودن سرما،
پژمردگى، بدى و نحوست از تن و جان بود.
دکتر "جهانگير اوشيدرى" موبد زرتشتيان مىگويد : مراسم چهارشنبه سورى و
چيدن "هفت سين " کوچکترين ارتباطى با ايرانيان باستان و باورهاى دين زرتشت
پيامبر نداشته و طى قرون و اعصار به صورت يک سنت درآمده است .
استاد "بهرام فره وشى" از اديبان تاريخ نويس معاصر نيز سخنان موبد زرتشتيان
را تاييد کرده و مىگويد : درايران کهن روزهاى هفته رايج نبوده از اين رو
آتش افروزى نيز در روز سه شنبه آخر سال و پيش از نوروز نمىتوانسته معنايى
داشته باشد.
وى مىگويد : اين آتش افروزى درست پيش از آغاز جشن "همسپتمدم " يعنى در
سيصد و شصتمين روزسال که آغاز روزهاى "گاسانيک " يا"پنجه وه "،انجام مىگرفته
و علت آن بود که ايرانيان اعتقاد داشتند که روح نياکان شان درآغاز اين روز
به زمين مىآيد و برکت و نيک روزى براى خاندان خود مىآورد.
ايرانيان مطابق آيين ميترايى اعتقاد داشتند که ارواح نياکان با ديدن
آتش هايى که در اين شب افروخته مىشود راه خود را يافته و به آن سمت هدايت
مى شوند.
در برخى نوشته هاى اسلامى نيز روايتى در خصوص اين آيين ذکر شده که به نظر
مى رسد بخش هايى از آن با واقعيت منافات داشته باشد.
از جمله اينکه گفته شده که "مختار بن عبيده ابى ثقفى" پس از آنکه به
خونخواهى امام حسين (ع ) قيام کرد مورد احترام ايرانيان قرار گرفت .
ايرانيان با روشن کردن آتش بر روى پشت بام ها،حمايت خود را از مختار اعلام
مى کردند و در ادامه ( و متاسفانه ) برخى نيز گفته اند که پس از قيام و
!خونخواهى ، مختار از روى آتش مىپريد و صلوات مىفرستاد
شکى نيست که مختار به دليل قيام عليه دستگاه اموى مورد توجه ايرانيان
قرار گرفته بود و بسيارى از سربازان او ايرانى بودند (و شايد به همين
دليل ايرانيانى که براى او مىجنگيدند در اردوگاه خود مراسم آتش بازى انجام
مى دادند) اما نکته حائزاهميت در اين است که هيچ ارتباط منطقى را نمىتوان
بين آتش بازى در شب چهارشنبه سورى و حمايت ايرانيان از مختار ثقفى يافت .
آيت الله دکتر " سيد على لواسانى" ضمن تاييد اين مطلب تصريح مىکند : اين
اطلاعات و روايات که منسوب به مختارثقفى است ، درست نيست و هيچ مدرک مستندى
نيز در اين باره وجود ندارد.
مدرس و مدير حوزه علميه حضرت زينب (س ) در اين باره مىگويد : نقل اين
موضوع و اساسا برگزارى آيين چهارشنبه سورى در اسلام فاقد مدرک شرعى است و
از نظر شرع مقدس اسلام نيز ذکر آن صحيح نيست .
آيت الله لواسانى که نماينده بيشتر مراجع عظام در تهران است ، اعتقاد
دارد : سکوت اسلام درخصوص مراسم آتش بازى در چهارشنبه سورى به دليل اصرار مردم
در برپايى آن است و اين سکوت دليلى بر امضا اين مراسم توسط اسلام نيست .
ايشان متذکر مىشوند از نظر "عقل" هم اين مراسم مغاير با سلامت جامعه است
زيرا آتش همواره خطرآفرين بوده و انسان ها را در معرض آسيب قرار مىدهد.
"آتش همواره از خاک پست تر بوده و هرگز نمىتوانسته خواسته هاى موجودى
برتر از خود را برآورده کند،پس آتش بازى نمىتواند مورد تاييد فقها و علماى
اسلام قرار گرفته باشد."
به هر حال موضوع آتش و آتش بازى در چهارشنبه سورى و در شب آخرين سه شنبه
سال، برغم آنکه در بسيارى از نقاط ايران و خارج از ايران از جمله فرانسه ،
ژاپن ، مصر، ترکيه ، کشورهاى آسياى ميانه و قفقاز و ديگر نقاط ديگر برگزار
مى شود، هيچ گونه مدرک محکم و مستند تاريخى ندارد و به خصوص توسط اسلام و
اديانى مانند زرتشت نيز مورد تاييد قرار نگرفته است .
بر اين اساس سنت ديرينه "چهارشنبه سورى" را تنها و تنها بايد در ميان
باورهاى ملى و باستانى ايرانيان جستجو کرد و مادام که اين سنت آسيبى به
اعتقادات و شعائر دينى - اجتماعى جامعه کنونى ايران نرساند، مىتوان آيين
و مراسم آن را با ابزارهاى کارآمد و منطقى اداره کرد.
 



نوشته شده در تاريخ جمعه 20 اسفند 1389برچسب:, توسط فرشید راضی |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.